میـم نـون

آنچه که میرسد به ذهنـم!

میـم نـون

آنچه که میرسد به ذهنـم!

میـم نـون

----- امسال هم طلبیدی، و چ طلبیدنی! ------
-
-
فقط یک نکته:
اینجا چیزی کپی از جایی نیست،
هرچه هست و می بینید مال همینجاست

بروز رسانی با پیامک
  • ۳ ارديبهشت ۹۲ , ۰۳:۰۵
    شارژ!
  • ۴ فروردين ۹۲ , ۰۲:۱۳
    غریب
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
پیوندها

۴۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تلخ» ثبت شده است

" من کجا و کربلا کجا "

این جمله

هم تنها جواب من بود

به سوال دیگران برای کربلا نرفتنم؛

و هم یک اعتراف

برای کم لیاقتی ام

  • میم نون

همیشه زمین میزنند آدم را

عادت های بد؛

مثلاً همین عادت من

به دوست داشتن تو!

  • میم نون

گفتی فراموشت کنم،

تلاش کردم،

اما نشد 

خودت نقض کردی

با هرشب آمدنت

به خوابم...!

  • میم نون

فاصله 

از آنجا احساس شد

که "من" و "تو"

کردی

  • میم نون
تو که هر کاری خواستی کرده ای با من،
یک شب هم بیا دزدی!
محبتت را از دلم بردار و برو
هرکاری میکنم
بیرون نمی رود!
  • ۵ نظر
  • ۲۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۹:۱۹
  • میم نون

گاهی بدم می آید

از نیرنگ باز نبودنم...!

  • ۱ نظر
  • ۱۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۰:۰۰
  • میم نون

آقای من، کاش سال فرهنگ اعلام نمی کردی

یک عده لاشخور فقط تظاهر می کنند

به فدایی بودن سید علی و امرش

و بویی از فرهنگ نبرده اند

اینها می آیند و نابود می کنند فرهنگ را

و منزوی می کنند همان جوانان فعال فرهنگی را...

  • ۰ نظر
  • ۲۲ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۱۹
  • میم نون

چشمت را می بندی بر گناه دیگران،

ولی گناه می پنداری  "محبت" مرا...

بی اعتمادی

معنایی جز این نمی دهد!

  • ۶ نظر
  • ۱۶ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۰۲
  • میم نون

مرگ

چه طعم شیرینی داشت!

وقتی تو از من دوری


پی نوشت:

دیشب، میم نون تا حد مرگ رفت!

  • میم نون

این روز ها،

مغز ما بی شباهت نیست به پوک بودن!

هرچه تلاش میکنیم برای آمدن یک جمله به ذهن

بی فایده است؛

از شما چه پنهان، تمام احساسم این است

که گُم کرده ام خودم را، در خودم...!


پی نوشت:

شاید برای رهایی از این وضعیت، روی آوردم به خاطره نویسی، شاید...

  • میم نون

سهم تو از من یک دنیا محبت؛

سهم من از تو

جا نشدن در لیست مخاطبان تلفن همراهت!!!

انصاف هم خوب چیزی است، عزیزم...!

  • میم نون

باشد، حالا که نمی خواهی مرا،  قبـول! حـرفی نیست!

من می شوم برای تو، 

همان بــرگ ریــزان پاییـــز!

فقط...، فقط می شود لطفی کنی؟!

"بگذار، 

ریزش که می کنم از تو، سبزِسبز باشم...! "

ها؟! چه شد جوابم؟! می توانی؟!!!

  • میم نون

باهم

آنقدر شیرین بودیم که دل هرگرگی را می زدیم!

رفتم، 

حالا خوردنی تر شدی...!


بکِش، بی من بودن را... ، قدر شیرینی را ندانستی، حالا گرگ ها در کمینند!

  • میم نون

خدایا

از حسـادت دوستـان

به تو پناه می برم!

خدایا

لطفاً کاری کن،

که دیگر در لباس دوست نباشند ، برای من...!

اینگونه، رنجش دیدن این حسادت ها کمتر است!


پی نوشت: 

شاید بزودی نوشتم، که چه شده این را نوشتم!

  • میم نون
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۲۶ خرداد ۹۲ ، ۱۵:۱۱
  • میم نون
از این موبایل در دستم یادگرفتم،

اینکه گهگاهى، نیــاز به شــارژ دارم!

و ایـــن دقـیقـاً یعنـــى، بـى شارژر هیچـم...!

پی نوشت:

مدت هاست، شارژر زندگی من، دیگر  تمایلی به شارژ کردنم ندارد!

  • ۹ نظر
  • ۰۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۳:۰۵
  • میم نون
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۰۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۲:۰۳
  • میم نون

هوا گرم شد و 

کـولـر گـازی هم روشن شد!

کاش من هم حداقل فصلی هم که شده، روشن می شدم!

حرکـتی، تغییری، تلاشی، اراده ای...!!!

اینجاست که حتی به این کولر گازی هم،

حسودی میکنم!!!

  • ۶ نظر
  • ۱۶ فروردين ۹۲ ، ۰۱:۱۷
  • میم نون

خدایا،

تعویضم کن،

در این زمین بندگی...!

دویدن و جنگیدن در همه ی 90 دقیقه برایم سخت است!!!

  • ۶ نظر
  • ۱۵ فروردين ۹۲ ، ۱۰:۰۴
  • میم نون
یکــــ تصمیـــم، یکـــــ اراده، یکـــــ تـلاش؛

در عجبم!

مگر بالارفتن از این سه پله چقدر سخت است؟!

انگار روى این پله اول چسب پاشیده شده؛

که همیشه همانجا می مانم!!!
  • ۶ نظر
  • ۱۳ فروردين ۹۲ ، ۰۱:۲۸
  • میم نون

"فــــــــــــــــــــــــــــــــردا ، باید شروع کنم، خسته شده ام ، باید متفاوت شوم ، باید...! 

این کلمات رنگارنگ شده تکــــرار لحظه لحظه های من،

خسته شدم از این تکــــرار،

اصلاً انگار دارد بــاورم می شود کـه این تکـــرارها برایــم ابدیست...!

این دقیقاً همان چیزی است که ترسش وجودم را فراگرفته./

  • ۷ نظر
  • ۰۹ فروردين ۹۲ ، ۲۳:۵۲
  • میم نون

چه رابطه عجیبی شده،

تا دیروز دوستش داشتم برای اینکه خودم را مصلح می دانستم؛

حالا او شده

انگیزه ای برای ترک ناخالصی ها از خودم!!!

خواستم "فرشته نجات" او باشم،  اما او "فرشته نجات" من شد!

  • ۵ نظر
  • ۰۸ فروردين ۹۲ ، ۱۵:۱۰
  • میم نون

بی خیال اینکه چه گفت!

فقط یـــک دلخوشـی نصیبم شد،

اینکه بعد از مدتها

اسمش سرلیست پیامک های ورودی شد...!!!

همین./

  • ۶ نظر
  • ۰۷ فروردين ۹۲ ، ۱۰:۲۷
  • میم نون

زن ماشاا... خان از روی " شـرم "بی چادری ،  جان داد!

حالا خودمانیم! ، امروزه چادر و مثل زن ماشاا... خان بودن پیش کش!!!

لا اقل...، لا اقل...!


پی نوشت:

حقیقتش نمی دانم حداقل حجاب را چگونه توصیف کنم!

زن ماشاا.. خان: اشاره به قسمت دیشب سریال کلاه پهلوی

  • میم نون
حرفهاى همنشین بد، درمسیر گناه

کور کرد مرا

خدا کور کند،نه! ، لال کند!

همنشین بد را...!
  • میم نون

کاش جای این عابر بانک بودم!

آن موقع حداقل برای گرفتن یارانه ات

سری به من میزدی...!

  • میم نون
چقدر رنج آور است؛

دلسوزى کنى

براى کسى که نمى فهمد!
  • میم نون

در خیابان من تنها زیر باران زیر ابر، سنگفرش ها را تعقیب می کنم

تا شاید در مغازه ای نوری پیدا کردم / شاید امیدی / شاید خوشحالی...

ولی انگار مردم لبخندشان با زهر آمیخته است

مــردم همه می خندند /  نه بهم می خندند نه باهم مــی خندند!

مردم سرهاشان پایین،چشمهاشان بسته، بزمین می خندند!

ای کاش هیروشیما اینجا بود! / ایکاش چشمان مردم ما چون بادام بود...


پی نوشت:

این شعر رو یکی از شاگردای خوبم به نام امیرمحتشم گفته. دوم دبیرستانه و استعداد فوق العاده ای داره. 

نمی دونم چرا شعرش اینقدر با نا امیدی آمیختست!

یه موقع میگم شاگرد خیال نکنید خودم 40 سالمه!!! نه ، بنده 19 و اندی سالمه و این آقا محتشم شاگردم توی مسجده.

  • میم نون

چه " سـیـبـل " خوبی شدم این روزها

همه لذت می برند من را نشانه بگیرند...!


پی نوشت:

از شانس بدم، همیشه هم به هدف می زنند!

  • میم نون

خدایا به این چه بگویم؟!

حتی بابت گناه هایی که نکردم،

و فقط در ذهنم بوده

مجازاتم می کنی!

اسمش را اوج دوست داشتنت بزارم یا نفرتت از من...؟!

  • میم نون

دو سه تا بوق زد تا توجه من رو به خودش جلب کنه

برگشتم و نگاش کردم، یه 206 سفید و تمیز با یه راننده جوون و خوشتیپ،  ازم پرسید:

مهندس ببخشید پمپ بنزین کجاست؟! - الکی هم مهندسمون کرد -

راهنماییش کردم و رفت

و حتی حاضر نشد برا تشکر یه بوق هم بزنه!!!

بوق قبل از نیاز و بی بوقی بعد از رسیدن به خواسته!

اونجا بود که سریع رفتم تو فکر و پیش خودم گفتم:

آره والا ، زندگی هم همیطوره، ولت نمیکنن آدما تا وقتی که کارشون باهات راه میفته؛

تو هم خیال می کنی خیلی دوستت دارن!

خوب گولت میزنن، مثل همین آقا راننده که مفتی مفتی مهندسم کرد!

ولی وقتی که دیگه نیازی بهت ندارن هیچ...

عجب روزگاریه...

----------------------------

پی نوشت:

امروز صبح داشتم پیاده میرفتم سر کلاس که اینطور شد.

  • میم نون

می گوید: وقتی تو را عزیزترین خطاب می کردم از روی "عــــــــــــــــــــــــــادت" بود!

حالا که حیوان خطابم می کند،

خودم را آرام می کنم و دلداری میدهم!

که حتماً این تنفر هم 

از روی "عـــــــــــــــــــــادت" است!!!

پس می گذرد...

-----------------------------

پی نوشت:

اما نمی دانم چرا این عادت " تنفر" تمام شدنی نیست!!!

  • میم نون

دقیقاً دعوتنامه ای که امام رضا(ع) برام فرستاد رو لمس کردم!!!

ولی نتونستم برم، 

و تنها دلیلش، " کم لیاقتیم " بود!

--------------------------------------

پی نوشت:

دیروز بعد از ظهر گوشیم زنگ خورد،

برداشتم، از سپاه و طرح صالحین بود، گفت که دوره ی تخصصی هست توی مشهد ما مشخص کردیم که شما از طرف شهرستانمون به این دوره برید، همه کاراش هم انجام دادیم ،  فردا هم حرکته!

اما...

اما از کم لیاقتی خودم ، فقط خودم خبر داشتم!!!

  • میم نون
کور رنگ بودن  "دل" چیز خوبیست!

همه را یک رنگ مى بینى،

اما نامردى او ، کور رنگى دلم را شفا داد!!!

دیگر همه را 'هزار رنگ' مى بینم...!

چه شفا دادن نحسى...
  • میم نون

"شما " بودنم

تبدیل شد به " تو " بودن!

که برسیم به اینجا و به من بگوید:

تو در هیچ جای زندگی من نیستی ،

وای بر من، لعنت به من ؛

حرام کردم آن همه شخصیتم را برای هیچ...!

  • میم نون

خاک بر سر کسانی که در عشق کوچک کنند خودشان را...

اولین خاک بر سر خودم!

کوچک کردم خودم را...

  • میم نون
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۰ بهمن ۹۱ ، ۱۰:۱۹
  • میم نون

خدا رحمت کند " تالس " را !!!

چه نظریه ی بی نظیری داد برای این جهان هستی؛

راست می گفت، اینجا همه چیز آبکی است!

معرفتهای آبکی ، مردانگی های آبکی ، عشق های آبکی... !!!

--------------------------------------------------

پی نوشت:

مرحوم تالس!(دانشمند یونانی) معتقد بود جهان هستی از آب تشکیل شده.

  • میم نون
تو را به خدا قسم میدهم شما را؛

نگردید دنبال کسى که قدر محبتهاى شما را بداند،

پیدا نمى کنید!

و این یعنى دقیقا " قحطى " مردانگى...
  • میم نون
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۰۵ بهمن ۹۱ ، ۱۳:۱۳
  • میم نون