آه از بی آهی!
جمعه, ۴ مرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۳۴ ب.ظ
آه...
از اینکه
این جمعه هم آمد و رفت
و دلـم حتی یک آه هم نکشید!
آه...
از اینکه
این جمعه هم آمد و رفت
و دلـم حتی یک آه هم نکشید!
دریغ از یک آه....
شرمنده ام آقا...
نه فقط برای این آه،
آه برای هرچه دارم از گناه...
درود بر شما.
بروزم.
یا حق.
سلام داداش محمدآقا
دیگر برایم دلخوشی معنا ندارد
وقتی تو را بابای من دنیا ندارد
رفتی،یتیم بی قرار شهر کوفه
حس کرد تازه طفلکی بابا ندارد
رفتی،برای زینب تو خستگی ماند
دیگر پرستارت به پیکر نا ندارد
خونت نوشته گوشه محراب مسجد
این کوه طور عاشقی موسی ندارد
دنیا،پدرجان تا خود روز قیامت
مانند تو گریه کن زهرا ندارد
رفتی و از این شهر بردی مهربانی
کوفه برای ماندن ما جا ندارد
رفتی خیال دشمن تو گشت راحت
در سر به غیر از فکر عاشورا ندارد
فکری به حال روزگار دخترت کند
در روزهایی که حرم سقا ندارد.
التماس دعا
لب به امید همان بوسه به پا مانده هنوز ...