میـم نـون

آنچه که میرسد به ذهنـم!

میـم نـون

آنچه که میرسد به ذهنـم!

میـم نـون

----- امسال هم طلبیدی، و چ طلبیدنی! ------
-
-
فقط یک نکته:
اینجا چیزی کپی از جایی نیست،
هرچه هست و می بینید مال همینجاست

بروز رسانی با پیامک
  • ۳ ارديبهشت ۹۲ , ۰۳:۰۵
    شارژ!
  • ۴ فروردين ۹۲ , ۰۲:۱۳
    غریب
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
پیوندها

۷۳ مطلب با موضوع «اخلاقی» ثبت شده است

باهم

آنقدر شیرین بودیم که دل هرگرگی را می زدیم!

رفتم، 

حالا خوردنی تر شدی...!


بکِش، بی من بودن را... ، قدر شیرینی را ندانستی، حالا گرگ ها در کمینند!

  • میم نون

خدایا

از حسـادت دوستـان

به تو پناه می برم!

خدایا

لطفاً کاری کن،

که دیگر در لباس دوست نباشند ، برای من...!

اینگونه، رنجش دیدن این حسادت ها کمتر است!


پی نوشت: 

شاید بزودی نوشتم، که چه شده این را نوشتم!

  • میم نون

مصاحبه با زنان و دخترانى که نیمى از موهایشان بیرون زده،
سیاست خوبیست براى کشاندن همه به پای صندوق های رای!
بى خیال ترویج بدحجابى آن هم در رسانه ملى!!!
و این دقیقا یعنى 

فدا شدن " دیانت " براى سیاست،
چه دین فداکارى داریم...!

  • میم نون

کم عقل ها، آنان که مدتها عادت کرده اند، به جای پشتیبان بودن رهبری، پشت آن قایم می شوند؛

استاد شده اند در سوء استفاده از کلام آقا،

حالا هر که انتقاد کند،

می گویند، ضد ولایت فقیه است! 

می گویند، آقا فرموده سیاه نمایی نکنید...!


پی نوشت:

امام خامنه ای در سالروز رحلت امام(14 خرداد 92):

نامزدهاى محترم در این برنامههاى عمومى، خب زبان به نقد و انتقاد باز میکنند؛ این حق آنها است؛ میتوانند از هر چیزى که مورد انتقاد آنها است، انتقاد کنند؛ منتها توجه کنند که انتقاد باید به معنى عزم و نیت براى پیمودن آیندهى پرتلاش و افتخارآمیز باشد، نه به معناى سیاهنمائى و منفىبافى و بىانصافى؛ به این نکته توجه کنند. من به هیچ کس نظر ندارم. از همین ساعت، رسانههاى بیگانه با غیظ و غرضورزى خواهند گفت: فلانى نظر به زید یا به عمرو یا به بکر یا به خالد داشت. این، خلاف واقع است؛

لینک: بخوانید

  • میم نون

انتخابات شورای شهر،

هیچ سودی هم نداشته باشد،

آثار تربیتی فراوانی برای کاندیدها دارد!

چون که در این مدت، خوب یاد می گیرند و تمرین می کنند،

سلام کردن را، مسجد آمدن را، نماز جمعه آمدن را، انفاق را، خوش اخلاقی را، خاکی بودن را ، ...!!!


پی نوشت:

البته اونایی که توی شهرای کوچیک مثل شهرما زندگی میکنن بهتر حرف منو می فهمن.

  • میم نون
از این موبایل در دستم یادگرفتم،

اینکه گهگاهى، نیــاز به شــارژ دارم!

و ایـــن دقـیقـاً یعنـــى، بـى شارژر هیچـم...!

پی نوشت:

مدت هاست، شارژر زندگی من، دیگر  تمایلی به شارژ کردنم ندارد!

  • ۹ نظر
  • ۰۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۳:۰۵
  • میم نون
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۰۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۲:۰۳
  • میم نون

شب های  فاطمیـه هم تمام...

حالا ، هنــر می خواهد،

نگه داشتن این حــال و هـــوا...

پی نوشت:

بهترین فاطمیه عمرم را سپری کردم، یک کوله پشتی پر از توشه، 

حالا وقتی است که باید هنرم را نشان دهم برای مواظبت از این توشه ها...

  • ۴ نظر
  • ۲۶ فروردين ۹۲ ، ۰۱:۱۸
  • میم نون

این حرکت نکــردن، این آرامــش،

بــرای یک شــروع طـــوفـانی است...!

تمـــام دلخـــوشی من به آینــــده شده همین./


پی نوشت:

این یعنی، آرامش قبل از طوفان...

  • ۴ نظر
  • ۲۵ فروردين ۹۲ ، ۰۲:۱۱
  • میم نون

مدتی است که ظاهراً بهار شده،

اما، فقط ظاهراً...!!!

.

دیگر بهاری نداریم

وقتی همه می دانیم

چند روز دیگر علی(ع) بی بهار می شود...

  • ۵ نظر
  • ۲۰ فروردين ۹۲ ، ۱۳:۵۸
  • میم نون

هوا گرم شد و 

کـولـر گـازی هم روشن شد!

کاش من هم حداقل فصلی هم که شده، روشن می شدم!

حرکـتی، تغییری، تلاشی، اراده ای...!!!

اینجاست که حتی به این کولر گازی هم،

حسودی میکنم!!!

  • ۶ نظر
  • ۱۶ فروردين ۹۲ ، ۰۱:۱۷
  • میم نون

خدایا،

تعویضم کن،

در این زمین بندگی...!

دویدن و جنگیدن در همه ی 90 دقیقه برایم سخت است!!!

  • ۶ نظر
  • ۱۵ فروردين ۹۲ ، ۱۰:۰۴
  • میم نون

ساعت،6 صبح ؛ هوا، تاریـک؛

صدای جیک جیک گنجشکها، کر میکند گوش فلک را؛

فریاد می زنند، دلسوزانه می گویند:

"بیدار شوید، بیدار شوید که مبادا از قطار بندگی جا بمانید...! "

و این اولین باری است که زبان یک حیوان را می فهمم!!!

  • ۳ نظر
  • ۱۲ فروردين ۹۲ ، ۱۲:۵۱
  • میم نون

"فــــــــــــــــــــــــــــــــردا ، باید شروع کنم، خسته شده ام ، باید متفاوت شوم ، باید...! 

این کلمات رنگارنگ شده تکــــرار لحظه لحظه های من،

خسته شدم از این تکــــرار،

اصلاً انگار دارد بــاورم می شود کـه این تکـــرارها برایــم ابدیست...!

این دقیقاً همان چیزی است که ترسش وجودم را فراگرفته./

  • ۷ نظر
  • ۰۹ فروردين ۹۲ ، ۲۳:۵۲
  • میم نون

چه رابطه عجیبی شده،

تا دیروز دوستش داشتم برای اینکه خودم را مصلح می دانستم؛

حالا او شده

انگیزه ای برای ترک ناخالصی ها از خودم!!!

خواستم "فرشته نجات" او باشم،  اما او "فرشته نجات" من شد!

  • ۵ نظر
  • ۰۸ فروردين ۹۲ ، ۱۵:۱۰
  • میم نون

شروع امســـال مـا تـــردیدی شـــد

بین سبــزی و سیـــاهی!!!

من، پیراهن سیاه عزای فاطمه را به سبزی اطراف و سفره هفت سین ترجیح دادم!

اصلا مگر می شود این روزها حسن) و حسین) و زینب) را عزادار دید و خوش بود؟!

مگر می شود غریبی و تنهایی علــی) را دید و با سبزی بهار خندید؟!


  • میم نون

وقتی این عکس رو دیدم، بدون معطلی این جمله اومد تو ذهنم:

مَن کُنتُ رئیس جمهور، فَهذا اسفندیار رئیس جمهور!!!

  • میم نون

زن ماشاا... خان از روی " شـرم "بی چادری ،  جان داد!

حالا خودمانیم! ، امروزه چادر و مثل زن ماشاا... خان بودن پیش کش!!!

لا اقل...، لا اقل...!


پی نوشت:

حقیقتش نمی دانم حداقل حجاب را چگونه توصیف کنم!

زن ماشاا.. خان: اشاره به قسمت دیشب سریال کلاه پهلوی

  • میم نون
حرفهاى همنشین بد، درمسیر گناه

کور کرد مرا

خدا کور کند،نه! ، لال کند!

همنشین بد را...!
  • میم نون

خدایا

قبول دارم هیچ گاه به قراردادهای بینمان پای بند نبودم!

ولی...

ولی این بار فرق داشت!

حالا تو چرا...؟!!!

  • میم نون

خدایا!

مرا از چه جنسی آفریدی؟!

هیچ چیز به من نمی چسبد!

گنــاه کردنم ، مایه ی سرشکستگی ام می شود؛

و خوبی ام ، مایه ی غــــرور!

سرشکستگی نابود و ناامیدم می کند و غرور هدیه شیطان است به من!

چه کنم...؟!    

تکلیفم... چیست؟!


پی نوشت:

مثلاً بعد از مدتها توفیقی می شود و نماز شبی می خوانیم،اولین چیزی که به ذهنمان می آید این است: 

آفرین، حتما خیلی خوب هستم و بی عیب هستم که نماز شب نصیبم شد!!! و این تازه شروع ماجراست...!

  • میم نون
نتیجه ى طلاق سیاست از دیانت

مى شود دروغگویی!
  • میم نون
نمى دانم دلم چه شباهتى به توپ فوتبال دارد،

که همیشه او را براى " بازى کردن " انتخاب مى کند!

----------------
پى نوشت:

شاید او هنوز در کودکى خود سیر می کند و از شوق بازى فرق دل با توپ را نمیداند،

شاید هم "چهل تیکه" بودن دلم باعث این تشابه شد!!!

.:: شرمنده که پی نوشت بیشتر از خود نوشته است! ::.

  • میم نون

محبت بیش از اندازه استاد به شاگرد

او را " تـــبـــــــــدیـــــــــــــــل " می کند به

بلای جان استاد...!!!

-----------------------------

پی نوشت:

این روزها بلاهای زیادی ، جانم را گرفته اند!

  • میم نون
تیک،تاک این ساعت در سکوت " فریاد " می زند و نصیحت می کند مرا !!!

به من مى گوید:

" غفلت " مکن از ثانیه ثانیه هاى عمرت!

مى شنوم اما باز به غفلت خود ادامه مى دهم...!

-----------------------------

پی نوشت:

وَ لَهُمْ آذَانٌ لا یَسْمَعُونَ بِهَا... (اعراف 179)

گوش‏ها دارند که با آن نمی‏شنوند...!!!  (ازویژگی های انسانهای دوزخی!)

  • میم نون
آقا جان،

عمرى است مانند خورشید گرفته اى هستى،

و من دقیقا در آن سایه ى مطلق به سر مى برم و از تو محرومم!

این نشانه ى بى لیاقتى من است،

حداقل لطفى...،نگاهى...،دگرگونم کن...،

تا شاید لیاقت جا به جایى از سایه به نیم سایه نصیبم شود!
  • میم نون
کور رنگ بودن  "دل" چیز خوبیست!

همه را یک رنگ مى بینى،

اما نامردى او ، کور رنگى دلم را شفا داد!!!

دیگر همه را 'هزار رنگ' مى بینم...!

چه شفا دادن نحسى...
  • میم نون

یا اماما،

بزرگترین و بهترین درسی که از تو گرفتم این بود:

با خدا بودن،

چه قدرتی می دهد به آدم!

  • میم نون

خدایا

میدانم،

اعتراف می کنم،

این حال و روز خراب و گرفته ام فقط یک دلیل دارد

و آن هم،

و آن هم . . . !!!

-----------------------------------

پی نوشت:

گله نکنید چرا ننوشتم، اعترافش هم برایم سخت است!

  • میم نون
تو را به خدا قسم میدهم شما را؛

نگردید دنبال کسى که قدر محبتهاى شما را بداند،

پیدا نمى کنید!

و این یعنى دقیقا " قحطى " مردانگى...
  • میم نون
از خودم بدم مى آید

چرا اینقدر خودم را کوچک کردم

پیش یک آدم بى ارزش؟!

چه فایده...!

هنوز هم فکر میکنم ارزشش را دارد!!!
  • میم نون

ما بچه شیعه ها تو یه ایام خاص هست که چه بخوایم و چه نخوایم حال و هوامون ، حال هوای خدایی میشه،

مثلا ماه رمضون ، همین محرم و صفر و ...

آخ که دیشب چقدر سخت بود برام خداحافظی و تموم شدن محرم و صفر،

آخ که چقدر سخت بود برام در اوردن پیرهن مشکی و وداع با مجالس عزای آقا،

آخ که چقدر سخت بود...

عجیبه، آخه امشب بعد نماز تو جلسه برا شاگردام که داشتم صحبت میکردم بهشون میگفتم که بچه ها سعی کنین اگه تو این دوماه حتی اگه شده یه قدم به خدانزدیکتر شدین اون رو نگه دارین،

یه دفعه یکی از شاگردای خوبم ، آقا محمد گل اجازه گرفت و گفت:

- آقا چه فایده! یه قدمی هم که تو این دوماه اومدیم سمت خدا ، الان که دیگه محرم و صفر تموم شد ده قدم میریم عقبتر!!!!!

حرفش خیلی جالب و البته تلخ بود، هممون رو برد توی فکر اونجا بود که دعا کردم و گفتم:

- خدایا ، حال و هوای محرم و صفر را از ما نگیر...      که شاگردام همه با هم گفتن: الهی آمین

  • میم نون

بسم الله الرحمن الرحیم

شروع میکنم فعالیت این وبگاه رو . . . 


یه جوون 19 ساله که خیلی بیش از سن و سالش از کارای مختلف تجربه داره؛

تعریف و تمجید نیست، همین چیزا بدبختم کردن!!!!

یه بچه مذهبی که با مسجد بزرگ شده و هرچی که داره رو مدیون مسجد میدونه... لااقل خودش اینو میگه!!!

این جوون 19 ساله دور خودش رو خیلی شلوغ کرده،

مربی تربیتی هست تو مسجد، (همونا که بهش میگن طرح صالحین!) ؛

17 تا شاگرد دبیرستانی داره که باهاشون زندگی میکنه! ؛

این آقا جوون ما شده طراح بنر و پوستر و طراح گرافیکی شهر! شده مدیر و طراح وب سایتای شهر؛ 

حرف زور میزنه ، آخه داره هم حوزه رو می خونه هم دانشگاه رو... همزمان!!!

کوتاه هم نمیاد؛ و هزارتا کار دیگه  برا خودش تراشیده یا تراشیدن براش! که باعث شده که دلش برا خودش خیلی تنگ بشه،خیلی !!!!

این آقا جوون ما میخواد تو این وبگاه بنویسه ،

هرچی که صلاح میدونه، هم خاطره(که کم نیستن و شاید هم شنیدنی باشن) 

هم جملات خودش و هر موضوع دیگه ای که بتونه کمی طوفان درونش رو آروم کنه!




و در ادامه....



اهل کربلای ایرانم

 و همین باعث افتخار منه... 

اما کربلایی نشدم هنوز!

ولی هر سال زیارت مشهد رو دارم با مسجد می رم




و در ادامه...


فعلا هیچ...!




الهی به امید تو...

  • میم نون