میـم نـون

آنچه که میرسد به ذهنـم!

میـم نـون

آنچه که میرسد به ذهنـم!

میـم نـون

----- امسال هم طلبیدی، و چ طلبیدنی! ------
-
-
فقط یک نکته:
اینجا چیزی کپی از جایی نیست،
هرچه هست و می بینید مال همینجاست

بروز رسانی با پیامک
  • ۳ ارديبهشت ۹۲ , ۰۳:۰۵
    شارژ!
  • ۴ فروردين ۹۲ , ۰۲:۱۳
    غریب
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
پیوندها

۶۹ مطلب با موضوع «روز نوشت» ثبت شده است

از این موبایل در دستم یادگرفتم،

اینکه گهگاهى، نیــاز به شــارژ دارم!

و ایـــن دقـیقـاً یعنـــى، بـى شارژر هیچـم...!

پی نوشت:

مدت هاست، شارژر زندگی من، دیگر  تمایلی به شارژ کردنم ندارد!

  • ۹ نظر
  • ۰۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۳:۰۵
  • میم نون

سلام به همه دوستان که همیشه محبت دارن و با بازدید و نظردادنشون شرمندم می کنن.

  • ۳ نظر
  • ۲۷ فروردين ۹۲ ، ۱۸:۴۶
  • میم نون

شب های  فاطمیـه هم تمام...

حالا ، هنــر می خواهد،

نگه داشتن این حــال و هـــوا...

پی نوشت:

بهترین فاطمیه عمرم را سپری کردم، یک کوله پشتی پر از توشه، 

حالا وقتی است که باید هنرم را نشان دهم برای مواظبت از این توشه ها...

  • ۴ نظر
  • ۲۶ فروردين ۹۲ ، ۰۱:۱۸
  • میم نون

این حرکت نکــردن، این آرامــش،

بــرای یک شــروع طـــوفـانی است...!

تمـــام دلخـــوشی من به آینــــده شده همین./


پی نوشت:

این یعنی، آرامش قبل از طوفان...

  • ۴ نظر
  • ۲۵ فروردين ۹۲ ، ۰۲:۱۱
  • میم نون

هوا گرم شد و 

کـولـر گـازی هم روشن شد!

کاش من هم حداقل فصلی هم که شده، روشن می شدم!

حرکـتی، تغییری، تلاشی، اراده ای...!!!

اینجاست که حتی به این کولر گازی هم،

حسودی میکنم!!!

  • ۶ نظر
  • ۱۶ فروردين ۹۲ ، ۰۱:۱۷
  • میم نون

خدایا،

تعویضم کن،

در این زمین بندگی...!

دویدن و جنگیدن در همه ی 90 دقیقه برایم سخت است!!!

  • ۶ نظر
  • ۱۵ فروردين ۹۲ ، ۱۰:۰۴
  • میم نون
یکــــ تصمیـــم، یکـــــ اراده، یکـــــ تـلاش؛

در عجبم!

مگر بالارفتن از این سه پله چقدر سخت است؟!

انگار روى این پله اول چسب پاشیده شده؛

که همیشه همانجا می مانم!!!
  • ۶ نظر
  • ۱۳ فروردين ۹۲ ، ۰۱:۲۸
  • میم نون

ساعت،6 صبح ؛ هوا، تاریـک؛

صدای جیک جیک گنجشکها، کر میکند گوش فلک را؛

فریاد می زنند، دلسوزانه می گویند:

"بیدار شوید، بیدار شوید که مبادا از قطار بندگی جا بمانید...! "

و این اولین باری است که زبان یک حیوان را می فهمم!!!

  • ۳ نظر
  • ۱۲ فروردين ۹۲ ، ۱۲:۵۱
  • میم نون

"فــــــــــــــــــــــــــــــــردا ، باید شروع کنم، خسته شده ام ، باید متفاوت شوم ، باید...! 

این کلمات رنگارنگ شده تکــــرار لحظه لحظه های من،

خسته شدم از این تکــــرار،

اصلاً انگار دارد بــاورم می شود کـه این تکـــرارها برایــم ابدیست...!

این دقیقاً همان چیزی است که ترسش وجودم را فراگرفته./

  • ۷ نظر
  • ۰۹ فروردين ۹۲ ، ۲۳:۵۲
  • میم نون

چه رابطه عجیبی شده،

تا دیروز دوستش داشتم برای اینکه خودم را مصلح می دانستم؛

حالا او شده

انگیزه ای برای ترک ناخالصی ها از خودم!!!

خواستم "فرشته نجات" او باشم،  اما او "فرشته نجات" من شد!

  • ۵ نظر
  • ۰۸ فروردين ۹۲ ، ۱۵:۱۰
  • میم نون

وقتی این عکس رو دیدم، بدون معطلی این جمله اومد تو ذهنم:

مَن کُنتُ رئیس جمهور، فَهذا اسفندیار رئیس جمهور!!!

  • میم نون

زن ماشاا... خان از روی " شـرم "بی چادری ،  جان داد!

حالا خودمانیم! ، امروزه چادر و مثل زن ماشاا... خان بودن پیش کش!!!

لا اقل...، لا اقل...!


پی نوشت:

حقیقتش نمی دانم حداقل حجاب را چگونه توصیف کنم!

زن ماشاا.. خان: اشاره به قسمت دیشب سریال کلاه پهلوی

  • میم نون
حرفهاى همنشین بد، درمسیر گناه

کور کرد مرا

خدا کور کند،نه! ، لال کند!

همنشین بد را...!
  • میم نون

خدایا!

مرا از چه جنسی آفریدی؟!

هیچ چیز به من نمی چسبد!

گنــاه کردنم ، مایه ی سرشکستگی ام می شود؛

و خوبی ام ، مایه ی غــــرور!

سرشکستگی نابود و ناامیدم می کند و غرور هدیه شیطان است به من!

چه کنم...؟!    

تکلیفم... چیست؟!


پی نوشت:

مثلاً بعد از مدتها توفیقی می شود و نماز شبی می خوانیم،اولین چیزی که به ذهنمان می آید این است: 

آفرین، حتما خیلی خوب هستم و بی عیب هستم که نماز شب نصیبم شد!!! و این تازه شروع ماجراست...!

  • میم نون

چه " سـیـبـل " خوبی شدم این روزها

همه لذت می برند من را نشانه بگیرند...!


پی نوشت:

از شانس بدم، همیشه هم به هدف می زنند!

  • میم نون

دو سه تا بوق زد تا توجه من رو به خودش جلب کنه

برگشتم و نگاش کردم، یه 206 سفید و تمیز با یه راننده جوون و خوشتیپ،  ازم پرسید:

مهندس ببخشید پمپ بنزین کجاست؟! - الکی هم مهندسمون کرد -

راهنماییش کردم و رفت

و حتی حاضر نشد برا تشکر یه بوق هم بزنه!!!

بوق قبل از نیاز و بی بوقی بعد از رسیدن به خواسته!

اونجا بود که سریع رفتم تو فکر و پیش خودم گفتم:

آره والا ، زندگی هم همیطوره، ولت نمیکنن آدما تا وقتی که کارشون باهات راه میفته؛

تو هم خیال می کنی خیلی دوستت دارن!

خوب گولت میزنن، مثل همین آقا راننده که مفتی مفتی مهندسم کرد!

ولی وقتی که دیگه نیازی بهت ندارن هیچ...

عجب روزگاریه...

----------------------------

پی نوشت:

امروز صبح داشتم پیاده میرفتم سر کلاس که اینطور شد.

  • میم نون

می گوید: وقتی تو را عزیزترین خطاب می کردم از روی "عــــــــــــــــــــــــــادت" بود!

حالا که حیوان خطابم می کند،

خودم را آرام می کنم و دلداری میدهم!

که حتماً این تنفر هم 

از روی "عـــــــــــــــــــــادت" است!!!

پس می گذرد...

-----------------------------

پی نوشت:

اما نمی دانم چرا این عادت " تنفر" تمام شدنی نیست!!!

  • میم نون

محبت بیش از اندازه استاد به شاگرد

او را " تـــبـــــــــدیـــــــــــــــل " می کند به

بلای جان استاد...!!!

-----------------------------

پی نوشت:

این روزها بلاهای زیادی ، جانم را گرفته اند!

  • میم نون
مصاحبه با زنان و دخترانى که نیمى از موهایشان بیرون زده،

سیاست خوبیست براى کشاندن همه به راهپیمایى 22 بهمن!

بى خیال ترویج بدحجابى آن هم در رسانه ملى!!!

و این دقیقا یعنى فدا شدن " دیانت " براى سیاست،

چه دین فداکارى داریم...!
  • میم نون

دقیقاً دعوتنامه ای که امام رضا(ع) برام فرستاد رو لمس کردم!!!

ولی نتونستم برم، 

و تنها دلیلش، " کم لیاقتیم " بود!

--------------------------------------

پی نوشت:

دیروز بعد از ظهر گوشیم زنگ خورد،

برداشتم، از سپاه و طرح صالحین بود، گفت که دوره ی تخصصی هست توی مشهد ما مشخص کردیم که شما از طرف شهرستانمون به این دوره برید، همه کاراش هم انجام دادیم ،  فردا هم حرکته!

اما...

اما از کم لیاقتی خودم ، فقط خودم خبر داشتم!!!

  • میم نون
آخ که چقدر دلم تنگ شده است

براى زنگ هاى تفریح مدرسه در دهه فجر،

وقتى که سرودهاى انقلابى در بلندگو پخش می کردند!
-----------------
پى نوشت:
دو سالى هست از سال آخر دبیرستانمان مى گذرد.
همین الآن صداى سرود دبیرستان را شنیدم و دل تنگ شدم!
  • میم نون
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۰ بهمن ۹۱ ، ۱۰:۱۹
  • میم نون
دروغ که شاخ و دم ندارد!

دروغ یعنى اینکه بگویم

چند روز است رها کردیم همدیگر را

ولى عین خیالم نیست , آرام آرامم...!
  • میم نون
از خودم بدم مى آید

چرا اینقدر خودم را کوچک کردم

پیش یک آدم بى ارزش؟!

چه فایده...!

هنوز هم فکر میکنم ارزشش را دارد!!!
  • میم نون
چقدر دوست داشتنى هستم

البته فقط براى " ویروس ها " !

---------------
پى نوشت:
این روزها که نمی نویسم دلیلش علاقه شدیدیه که ویروس ها بهم پیدا کردن،
چند روزى سخت مریض و زمینگیر شدم؛
دعا کنید برام.
  • میم نون
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۳۰ دی ۹۱ ، ۲۱:۱۱
  • میم نون
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۲۷ دی ۹۱ ، ۲۰:۴۶
  • میم نون

یه شاگرد خوب دارم که اسمش هست محمد،

  • میم نون

لعنت به این دل وقتی که گرفته میشه

  • میم نون